کودکان ایران زمین

چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت

1390/11/15 19:11
نویسنده : Niposd
581 بازدید
اشتراک گذاری
من به تو خنديدم

چون كه مي دانستم

تو به چه دلهره از باغچه ی همسايه سيب را دزديدي

پدرم از پي تو تند دويد

و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه

پدر پير من است

من به تو خنديدم

تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو ليك

لرزه انداخت به دستان من و

سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك

دل من گفت: برو

چون نمي خواست به خاطر بسپارد

گريه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز

سالهاست كه در ذهن من آرام آرام

حيرت و بغض تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت


فروغ فرخزاد 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)